جستجو
-
۱۸تصویر
شرح خواستگاری ها و ازدواجهای عماد السلطنه
عمادالسلطنه این جزوه را در شرح حال افرادی که برای خواستگاری او در نظر گرفته اند نوشته است که شامل ۱۰ صفحه است.
-
۳۳تصویر
نامههای نجم السلطنه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
نامه های نجم السلطنه به برادرش عبدالحسین میرزا فرمانفرما که شامل موارد زیر است: شیوع بیماری در طهران و اخبار بیماری و سلامتی زنان درباری؛ نظرپرسی نجم السلطنه از برادرش در مورد مسئله قنات رستم آباد و ملک اسمعیل آباد؛ نامه در خصوص انتصاب شوهرش وکیل الملک به حکومت اردبیل؛ اطلاع دادن نجم السلطنه به فرمانفرما در خصوص اینکه از سفر زیارتی خود به درخواست وی صرف نظر کرده است؛ ابراز علاقه نجم السلطنه به اینکه مظفرالدین میرزا (ولیعهد) اجازه دهد دخترش (اشرف فخرالدوله، دختر سرورالسلطنه) با پسر نجم السلطنه، مصدق السلطنه، ازدواج کند؛ نامه در خصوص ازدواج دخترش دفترالملوک و فیروز میرزا و گرفتن اذن از...
-
۴۵تصویر
نامه های افراد مختلف به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
نامه هایی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما در خصوص امور خانوادگی، ملکی و مالی، از جمله مشاورات نجم السلطنه با برادرش فرمانفرما درباره ازدواج فرزندانش
-
۵۶تصویر
نامه های متفرقه، ۱۲۹۳-۱۳۲۳ ش
نامه های متفرقه که اغلب خطاب به مهین السلطنه، اعظم السلطنه و نصرت السلطنه نوشته شده است.
غربال
- D شروع از اول
نوع
موضوع
- Dبرادر و خواهر
مجموعه ها
افراد
- Dعبدالحسین میرزا فرمانفرما
اماکن
- تهران(۱۰)
- کرمانشاه(۵)
- تبریز(۴)
- کرمان(۳)
- کربلا(۳)
- قم(۳)
- شیراز(۳)
- پلایین (تهران)(۲)
- همدان(۲)
- مشهد(۲)
- مراغه(۲)
- قزوین(۲)
- آذربایجان(۲)
- کردستان(۱)
- نجف(۱)
- میانه(۱)
- ملک کندی (آذربایجان)(۱)
- محمودآباد علم خانی(۱)
- فنلاند(۱)
- صومعه (آذربایجان)(۱)
- بیشتر
- تهران(۱۰)
- کرمانشاه(۵)
- تبریز(۴)
- کرمان(۳)
- کربلا(۳)
- قم(۳)
- شیراز(۳)
- پلایین (تهران)(۲)
- همدان(۲)
- مشهد(۲)
- مراغه(۲)
- قزوین(۲)
- آذربایجان(۲)
- کردستان(۱)
- نجف(۱)
- میانه(۱)
- ملک کندی (آذربایجان)(۱)
- محمودآباد علم خانی(۱)
- فنلاند(۱)
- صومعه (آذربایجان)(۱)
- سنگلج (تهران)(۱)
- سن پترزبورگ(۱)
- زنجان(۱)
- روسیه(۱)
- رستم آباد (شمیرانات)(۱)
- حسین آباد(۱)
- حسن آباد (تهران)(۱)
- تفلیس(۱)
- بوشهر(۱)
- بروکسل(۱)
- بروجرد(۱)
- برلین(۱)
- اسمعیل آباد(۱)
- استانبول(۱)
- ارومیه(۱)
- اردبیل(۱)
- اراک (عراق عجم)(۱)